THE 2-MINUTE RULE FOR داستان های واقعی

The 2-Minute Rule for داستان های واقعی

The 2-Minute Rule for داستان های واقعی

Blog Article

او تا حدودی شفاف، تا حدی مات، و به طور کامل در عکس حضور دارد.

پدر که سعی می‌کرد وضعیت را برای دخترش توضیح دهد گفت: «ما حتما از روی یک چیزی توی جاده رد شدیم! هر چیزی که بوده، جفت لاستیک‌ها رو سوراخ کرده! »

زمانی که به راه ورودی جاده متروکه رسیدند، ناگهان آدریان متوجه شد خانمی سفیدپوش وسط جاده راه می‌رود. پشت آن خانم به آن‌ها بود و در نتیجه فقط مو‌های بلندش به چشم می‌خورد. آدریان از سرعت ماشین کاست تا بتواند چهره آن خانم را ببیند. از لئو خواست که نگاهی به آن خانم بیندازد و وقتی متوجه شد که لئو هم می‌تواند آن زن را ببیند، خیالش تا حدی راحت شد.
داستان
میگفت کـه کارهای بچه‌هارو انجام میدم‌ و میرم خودم تنهایی، مثل دورانِ بچگی و نوجوانی … چندین ساله این قانون رو دارم، هم خودم و هم همسرم!

سال ۱۸۹۲ بود و کیت مورگان یک زن ۲۴ ساله بالغ و توانا بود. به گفته هتل بدنام کالیفرنیا، دل کورونادو، او در روز شکرگزاری به این استراحتگاه رفت. برخی می‌گویند که او هرگز از آن‌جا خارج نشد.

اگر این مطلب را دوست داشتید، پیشنهاد می‌کنیم که مطلب زیر را هم مطالعه کنید

حکایت های کوتاه و جالب و داستان زیبای آموزنده زیبا و خاص

از هیولاهای دریایی گرفته تا آتش، تئوری‌هایی وجود داشته است. تنها در اوایل سال جاری سناریوی جدیدی مطرح شد که تا‌کنون منطقی‌ترین حالت را داشته است.

آدریان حتم پیدا کرد که او یک انسان نیست. در نتیجه به سرعت پایش را روی پدال گاز فشارداد و تصمیم گرفت زن را زیر گرفته و فرار کند، ولی نمی‌دانستند بعد از زیر گرفتن آن زن چه بلایی سرشان می‌آید. چند ثانیه بعد لئو با تردید به پشت سر نگاه کرد تا ببیند که آیا زن هنوز آنجاست یا نه و با وحشت فراوان سر آن زن را دید که روی صندلی عقب قرار داشت.

جلو رفت و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ این جا یک کشور کاتولیکه، تازه مرکز مذهب کاتولیک جهان هم هست.

آن اتاق خاص، (به دلایلی که هنوز به شدت مورد بحث طرفداران کوبریک هستند) به اتاق ۲۳۷ تغییر یافت و گفته می‌شود که توسط خانه‌دار تسخیر شده است. نه دوقلوهای همسان و نه پیرزنی در حال تحلیل رفتن، توسط مهمانان گزارش نشده‌اند، اما آنچه مشاهده شده تحملش چندان آسان نیست.

در نهایت، مشخص نیست که دقیقاً در هتل چه می‌گذرد. یک نیرنگ استادانه توسط مدیریت؟ پشیمانی خریدار به نیابت از مهمانان؟ یا احتمالاً، فعالیت ماوراءالطبیعه واقعی قابل رویت.

موسیو هرکول پوآرو که یک کارآگاه خصوصی بلژیکی است و به سختی توانسته در قطار سریع‌السیر که اصلا جای خالی ندارد در یکی از کوپه‌های درجه‌ی دوم برای خود جایی دست‌و‌پا کند. چیزی نمی‌گذرد که مهمانی ناخوانده به کوپه‌ی او سر می‌زند.

اما چه معتقد باشید و چه نباشید، این ۱۱ داستان ارواح واقعی بدون شک شما را می‌ترسانند. از داستان واقعی هتل استنلی (که الهام‌بخش استفن کینگ برای نوشتن رمان «درخشش» بود) تا اشباح برده‌هایی که در مزرعه میرتلز سرگردان بودند، این داستان‌های واقعی ارواح ممکن است شما را وادار کنند که در مورد آنچه فکر می‌کنید می‌دانید، تجدید نظر کنید.

Report this page